loading...
آموزش زبان و ادبیات فارسی
hoz & man بازدید : 609 چهارشنبه 01 آذر 1391 نظرات (1)
دستور زبان دوم راهنمائی


مترادف

به کلمه هایی گفته می شود که معنی ومفهوم یکسانی دارند ومی توان به جای یکدیگرازهم استفاده کرد.

مانند : پیمودن :رفتن    افسوس :حسرت    بوم :جغد

متضاد

به کلمه هایی گفته می شود که از نظر معنی ومفهوم مخالف هم هستند .

مثال : سهل #دشوار   تاریک # روشن    خواب # بیدار

نکته :با اضافه کردن )با ،بی( می توان کلمه های متضاد ساخت .

مانند :با ادب --------- ادب --------- بی ادب

متشابه ،هم آوا

به کلمه هایی می گویند که ازنظر تلفظ یکسان هستند اما ازنظرمعنی وشکل املایی با هم فرق دارند.

خوار = کم ارزش    خار = تیغ گل یا خاشاک

سد = دیواری برای جمع کردن آب    صد = عددی در ریاضی

ثواب = پاداش    صواب = درست

برای دانلود

hoz & man بازدید : 729 چهارشنبه 01 آذر 1391 نظرات (0)
بررسی ساختار فعل ساده از مرکب


راه های تشخیص فعل ساده از مرکب

       در کتاب های زبان فارسی راه های تشخیص فعل ساده از مرکب را شامل گسترش پذیری و نقش پذيري نحوی مطرح کرده اند، اما در کنار این دو راه، راه های دیگری نیز برای تشخیص آن ها وجود دارد.

معیار معنایی

       با توجه به این معیار ابتدا به فعل جمله دقت می کنیم، اگر در معنای اصلی خود به کار رفته شده باشد، ساده واگر درغیر از معنی اصلی خود به کاررفته باشد،مرکب گویند.

مانند:

آب دریا به طرف ساحل پیش آمد.(ساده)

دیروز حادثه ای برای من پیش آمد.(مرکب)

برای دانلود

hoz & man بازدید : 1336 پنجشنبه 11 آبان 1391 نظرات (1)
علم عروض و وزن شعر فارسی (3)



شعر را سخنی موزون و با قافيه خوانده اند و منطقيان نيز اگر چه معتقدند كه شعر سخنی خيال انگيز است، اما وجود وزن يا وزن و قافيه را برای شعر ضروری دانسته اند. حتا خواجه نصيرالدين توسي وزن را به دليل خيال انگيز بودن، از فصل های ذاتی شعر دانسته است. اصولن شعر هميشه نزد مردم موزون بوده و تنها در سده ی اخير، شعرهای بی وزن نیز سروده شده است. شعرهای بی وزن گرچه خيال انگيز هم باشند، اما شور و فسون اشعار موزون را ندارند.
- اختيارهای وزنی شاعر:
اختيارهای زبانی تنها تسهيلاتی در تلفظ برای
شاعر فراهم می آورد تا به ضرورت وزن از آن بهره بگیرد.بی آن كه موجب تغييری در وزن شود. اما اختيارهای وزنی امكان تغييرات كوچكی در وزن را به شاعر می دهد. تغييراتی كه گوش فارسي زبانان آن را عيب نمی شمارد.
اختيارهای وزنی بر چهار گونه
است:
١-  بلند بودن هجاي پايان مصراع. آخرين هجای هر مصراعی بلند است اما شاعر می تواند به جای آن هجای كشيده يا كوتاه بياورد. هجای پايان مصراع را هميشه با علامت هجای بلند نشان مي دهيم.
سرو را مانی و ليكن سرو را رفتار
نه / ماه را مانی و ليكن ماه را گفتار نيست
گر دلم از شوق تو ديوانه شد
عيبش مكن / بدر بی نقصان و زر بی عيب و گل بی خار نيست


در این جا آخرين هجا در مصراع
نخست كوتاه است و در مصراع های دوم و چهارم كشيده است بی آن كه موجب كم ترين اختلالی در وزن شده باشد. پس بايد به خاطر بسپاريم كه در پايان مصراع فرقی ميان هجای كشيده و كوتاه يا بلند نيست و همه بلند به شمار می آيند. امروزه هيچ يك از شاعران فرقی ميان اين سه نوع هجا نمی گذارد و همه را بلند به شمار می آورند، اما در عروض سنتی به غلط ميان هجای كشيده و بلند در پايان مصراع فرق گذاشته اند.
٢- بعضي از اوزان با "فاعلاتُ" آغاز می شوند. شاعر هجای اول را در آغاز مصراع می تواند بلند به شمار آورد. يعنی به جای "فاعلاتُ " با بلند تبديل كردن هجای آغاز مصراع آن را به "فاعلاتن" تبديل نمايد.
۳- شاعر می تواند به جای دو هجای كوتاه ميان مصراع، يك هجای بلند بياورد. اين عمل بيش تر در دو هجای كوتاه ماقبل آخر مصراع صورت مي گيرد. يعني شاعر به جاي "فَعَلن" با تبديل دو هجای كوتاه اول به یک هجای بلند، آن را به "فع لن" تبديل مي نمايد.
٤- قلب : شاعر به ضرورت وزن می تواند يك هجای بلند و يك هجای كوتاه كنار هم را جا به جا كند. اين اختيار شاعری به ندرت اتفاق می افتد و آن هم در "مُفتَعِلُن" و "مفاعِلُن" رخ می دهد


hoz & man بازدید : 482 پنجشنبه 11 آبان 1391 نظرات (0)
علم عروض و وزن شعر فارسی (2)



شعر را سخنی موزون و با قافيه خوانده اند و منطقيان نيز اگر چه معتقدند كه شعر سخنی خيال انگيز است، اما وجود وزن يا وزن و قافيه را برای شعر ضروری دانسته اند. حتا خواجه نصيرالدين توسي وزن را به دليل خيال انگيز بودن، از فصل های ذاتی شعر دانسته است. اصولن شعر هميشه نزد مردم موزون بوده و تنها در سده ی اخير، شعرهای بی وزن نیز سروده شده است. شعرهای بی وزن گرچه خيال انگيز هم باشند، اما شور و فسون اشعار موزون را ندارند.
ارکان عروضی:
وقتی هجای شعری را به اجزای چهار تا چهار تا يا سه تا سه تا و يا غیره جدا کرديم به شکلی که نشان دهنده ی نظمی در آن ها باشد. ساده تر ان است که به جای آن که بگوييم وزن فلان شعر از دو هجای بلند و يک هجای کوتاه در چهار بار تکرار تشکيل شده است، نام ارکانی ان را بگوييم.
به
عنوان مثال در شعر بالا که تقطيع کرديم و از چار بار تکرار __ __ U __ تشکيل گرديد، به جای آن که بگوييم اين شعر داراي دو هجای بلند در آغاز و يک هجای کوتاه و در پایان يک هجاي بلند ديگر  است که چهار بار تکرار می شود، بگوييم از رکن "فاعلاتن" است. ارکانٍٍٍ عروضی، مدل "افاعیل" را به وجود می آورند و تمام این ارکان بر مبنای ۳ حرف ف و ع و ل ساخته می شوند.
برای دیدن کامل متن به ادامه مطلب بروید...
hoz & man بازدید : 991 پنجشنبه 11 آبان 1391 نظرات (0)

علم عروض و وزن شعر فارسی (1)


شعر را سخنی موزون و با قافيه خوانده اند و منطقيان نيز اگر چه معتقدند كه شعر سخنی خيال انگيز است، اما وجود وزن يا وزن و قافيه را برای شعر ضروری دانسته اند. حتا خواجه نصيرالدين توسي وزن را به دليل خيال انگيز بودن، از فصل های ذاتی شعر دانسته است. اصولن شعر هميشه نزد مردم موزون بوده و تنها در سده ی اخير، شعرهای بی وزن نیز سروده شده است. شعرهای بی وزن گرچه خيال انگيز هم باشند، اما شور و فسون اشعار موزون را ندارند.
مراد از خيال انگيز بودن يك شعر چيست؟ اين پرسشی است كه همواره در برابر شاعران مطرح می شود. اگر بگوييد : «خورشيد طلوع كرد» تنها خبر از طلوع خورشيد داده ايد، اما اگر بگوييد: «گل خورشيد شكفت»، افزون بر دادن خبر طلوع خورشيد و آغاز روز، سخن شما خيال انگيز و موزون و زيبا نیز هست. چرا خيال انگيز است؟ زیرا شما پيوند نهانی زيبايی ميان خورشيد و گل را يافته ايد و خورشيد را به گل، و طلوعش را به شكفتن تشبيه كرده ايد. اين سخن شما موزون نيز هست، زيرا بخش هجاهای آن با نظمي زيبا كنار هم نشسته اند و اگر می گفتيد: « گل خورشيد شكفته شد»، اين سخن شما تنها خيال انگيز بود، اما از نعمت وزن بهره ای نداشت.
وزن به شعر زيبايی سحرآميزی می بخشد و آن را شورانگيز می سازد. اگر وزن شعری را برهم بزنيم خواهيم ديد كه تا چه ميزان از زيبايی و تاثير آن در خواننده كاسته می شود. به عنوان مثال اگر شعر:
دانه چو طفلی است در آغوش خاك / روز و شب اين طفل به نشو نماست
به صورت بی وزن درآيد، در می يابيم كه چقدر زيبايی و شورانگيزی اش را از دست داده است.
دانه چو طفلی در آغوش خاك است، روز و شب اين طفل به نشو نما است
پس وجود وزن در شعر از فصل های ذاتی آن است. از اين رو كسانی كه با شعر و شاعری سر و كار دارند، به ويژه با شعر فارسي، بايد شناختی  از وزن و قواعد ان داشته باشند، زيرا وزن های شعر فارسي از نظر خوش آهنگی و زيبايی و كثرت و تنوع و نظم در جهان بی نظير است.

برای دیدن کامل متن به ادامه مطلب بروید...

تعداد صفحات : 8

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 38
  • کل نظرات : 22
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 23
  • آی پی امروز : 20
  • آی پی دیروز : 24
  • بازدید امروز : 25
  • باردید دیروز : 28
  • گوگل امروز : 4
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 53
  • بازدید ماه : 467
  • بازدید سال : 3,489
  • بازدید کلی : 72,810