loading...
آموزش زبان و ادبیات فارسی
hoz & man بازدید : 491 پنجشنبه 11 آبان 1391 نظرات (0)
علم عروض و وزن شعر فارسی (2)



شعر را سخنی موزون و با قافيه خوانده اند و منطقيان نيز اگر چه معتقدند كه شعر سخنی خيال انگيز است، اما وجود وزن يا وزن و قافيه را برای شعر ضروری دانسته اند. حتا خواجه نصيرالدين توسي وزن را به دليل خيال انگيز بودن، از فصل های ذاتی شعر دانسته است. اصولن شعر هميشه نزد مردم موزون بوده و تنها در سده ی اخير، شعرهای بی وزن نیز سروده شده است. شعرهای بی وزن گرچه خيال انگيز هم باشند، اما شور و فسون اشعار موزون را ندارند.
ارکان عروضی:
وقتی هجای شعری را به اجزای چهار تا چهار تا يا سه تا سه تا و يا غیره جدا کرديم به شکلی که نشان دهنده ی نظمی در آن ها باشد. ساده تر ان است که به جای آن که بگوييم وزن فلان شعر از دو هجای بلند و يک هجای کوتاه در چهار بار تکرار تشکيل شده است، نام ارکانی ان را بگوييم.
به عنوان مثال در شعر بالا که تقطيع کرديم و از چار بار تکرار __ __ U __ تشکيل گرديد، به جای آن که بگوييم اين شعر داراي دو هجای بلند در آغاز و يک هجای کوتاه و در پایان يک هجاي بلند ديگر  است که چهار بار تکرار می شود، بگوييم از رکن "فاعلاتن" است. ارکانٍٍٍ عروضی، مدل "افاعیل" را به وجود می آورند و تمام این ارکان بر مبنای ۳ حرف ف و ع و ل ساخته می شوند.

مهم ترين ارکان عروضي بر حسب تعداد هجا به قرار زيرند:

نوع

نوع هجا

رکن عروضی

یک هجایی

_

فَع

دو هجایی

U  _

_  _

فَعَل

فَع لَن

سه

هجایی

_  _

_  U  _

U  _  _

_  _  _

U _  _

فعلُن

فاعَلَن

فعولن

مفعولن

مفعولُ

چهار هجایی

_    U   _   _

_  U  _   U

U  U  _  _

U  _  U  U

U  _  _  _

U  _  _  U

U  _  U  _

_  _  U  _

_  _  U  U

_  U  U  _

فاعلاتن

فاعلاتُ

فعلاتن

فعلاتُ

مفاعیلن

مفاعیلُ

مفاعلن

مستفعلن

مستفعِلُ

مفتعلن

پنج

هجایی

_  _  U  _  _

U  U  _  U  _

مستفعلاتن

متفاعلن

 تقسیم بندی ارکان عروضی بر حسب جای آن ها در مصراع:

الف - ارکانی، که در آغاز، ميان و پايان مصراع می آيند:

١-  فاعلاتن     __ U __ __
٢-  فاعلن        __ U __
۳-  مفاعيلن  U __ __ __ 
٤- فعولن         U __ __  
۵- مستفعلن    __ __ U __  
٦- مفعولن      __ __ __
۷- فَعَلاتن      U U __ __ 
٨-  فَعَلن       U U __ 
٩- مَفاعلن       U __ U __
١٠- مفتعلن     __ U U __

ب - ارکان غير پايانی که در پایان مصراع قرار نمی گيرند:

١- فاعلاتُ      __ U __ U
٢- فَعَلاتُ         U __ U U
۳- مَفاعيلُ       U __ __ U  
٤-  مُستفعِلُ  __ __ U U
۵- مَفعولُ       __ __ U
٦- مَفاعِلُ        U U __ U
ج - ارکان پايانی که فقط در پایان مصراع می آيند:
١- فَعَل     U __
٢-  فَع     __
آرایش ارکان عروضی گوناگون در کنار یکدیگر،  "وزن ها" یا "بحرهای عروضی" را ایجاد می کند (که در دنباله ی این بحث به تفصیل  معرفی خواهند شد). مثلن این مصراع شعر حافظ :« که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها» دارای وزن  "مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن" است که از تکرار رکن  "مفاعیلن" ایجاد شده است.
مثال های زیر از جمله وزن های پرکاربرد شعر کلاسیک فارسی هستند:
فـَعـولـُن فـَعـولـُن فـَعـولـُن فَعَل (وزن حماسی شاهنامه ) :
کنون گر به دریا چو ماهی شوی / و یا همچو شب در سیاهی شوی
مـَفاعیلـُن مـَفاعیلـُن مـَفاعیلـُن مـَفاعیلـُن :
سحر با باد می گفتم حدیث آرزومندی / خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی
مـَفاعیلـُن‏ مـَفاعیلـُن ‏فـَعولُن (وزن دوبیتی و فرهاد و شیرین از نظامی):
بگفتا جان‏فروشی از ادب نیست / بگفت از عشق‏بازان این عجب نیست
فاعـِلاتـُن فاعـِلاتـُن فاعـِلاتـُن فاعـِلـُن :
بر نیامد از تمنای لبت کامم هنوز / بر امید جام لعلت دردی ‏آشامم هنوز

قاعده ی سه - اختيارهای شاعری:
وزن شعر فارسی بسيار منظم و دقيق است و نظم و تساوی هجاها در مصراع های شعر فارسي به دقت رعايت می شود و از اين نظر تقطيع شعر فارسي بسيار ساده است. البته شاعر در سرودن شعر اختيارهایی دارد كه به ضرورت از آن ها بهره می برد.

تبصره:
برای تعيين وزن يك شعر، تقطيع يك مصراع از آن كافی است اما چون در شعرهای فارسي اغلب از اختيارهای شاعری بهره گرفته می شود، با مقايسه ی دو مصراع يعنی از روی اختلاف هجاها، اختيارهای شاعری را به تر درمی يابيم. لذا در تقطيع، هجاهای مصراع های دوم را به ترتيب زير هجاهای مصراع اول می نويسيم.

اختيارهای شاعری بر دو گونه است: زبانی و وزنی.

- اختيارهای زبانی شاعر:
در هر زبانی برخی از كلمات دارای دو يا گاه چند تلفظ هستند و گوينده اختيار دارد هر كدام از آن ها را كه می خواهد به كار ببرد. اختيارهای زبانی بر دو  گونه است:
١-  امكان حذف همزه:
در فارسي اگر قبل از همزه ی آغاز هجا حرف بی صدایی بيايد، همزه را می توان حذف كرد. مثلن كلمه ی" آب" كه با همزه شروع شده است، اگر پیش از آن حرف بی صدایی مانند "ر" بياوريم، همزه را می شود حذف كرد. مثلن " در آب " را بگوييم "دراب" يا "از اين" را بگوييم "ازين" يا "در آن " را بگوييم "دران".
٢- تغيير كميت حرف های صدادار:
شاعر در موارد ویژه ای می تواند به ضرورت وزن شعر، حرف صدادار كوتاه را بلند و يا حرف صدادار بلند را كوتاه تلفظ كند.
الف- بلند تلفظ كردن حرف های صدادار كوتاه:
حرف صدادار كوتاه پايان كلمه را به ضرورت وزن می توان كشيده تلفظ كرد تا حرف صدادار بلند به شمار آید. همچنين كسره ی اضافه و ضمه ی عطف را می توان كشيده تلفظ كرد تا حرف صدادار بلند به شمار آيد.
ب- كوتاه تلفظ كردن حرف های صدادار بلند:
هرگاه پس از كلمات پایان یافته به حرف های صدادار بلند "و" و "ی" صوتی بيايد، شاعر اختيار دارد كه اين حرف های صدادار بلند را كوتاه تلفظ كند تا كوتاه به شمار آيد. در ضمن ميان دو حرف صدادار، حرف بی صدای " ی"  قرار مي گيرد كه آن را "ی"  وقايه می نامند

.

ادامه بحث در علم عروض و وزن شعر فارسی(3)

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 38
  • کل نظرات : 22
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 23
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 9
  • بازدید امروز : 6
  • باردید دیروز : 10
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 232
  • بازدید ماه : 232
  • بازدید سال : 5,101
  • بازدید کلی : 74,422